خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیهوده
[صفت]
useless
/ˈjuː.sləs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more useless]
[حالت عالی: most useless]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بیهوده
بهدردنخور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بلااستفاده
به درد نخور
بیخاصیت
بیفایده
بیمصرف
بیهوده
هرز
عبث
مترادف و متضاد
futile
pointless
beneficial
useful
1.It's useless arguing with her.
1. با او بحث کردن بیهوده است.
2.This umbrella's useless - there's a big hole in it.
2. این چتر به درد نمیخورد؛ یک سوراخ بزرگ دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
usefulness
usefully
useful
used to
used
usenet
user
user group
user-friendly
username
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان