خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اندامهای حیاتی
[اسم]
vital organs
قابل شمارش
1
اندامهای حیاتی
تصاویر
کلمات نزدیک
vital
visually-impaired
visually impaired
visually
visualized
vital statistics
vitality
vitally
vitamin
vitiate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان