خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آتشفشان
[اسم]
volcano
/vɑlˈkeɪ.noʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آتشفشان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آتشفشان
1.Erupting volcanoes discharge massive quantities of dust into the atmosphere.
1. آتشفشانهای در حال فوران مقدار عظیمی گرد و خاک در اتمسفر منتشر میکنند.
An active volcano
یک آتشفشان فعال
تصاویر
کلمات نزدیک
volcanic rock
volcanic
volatility
volatile
vol-au-vent
vole
volition
volley
volleyball
volt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان