خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استهلاک
[اسم]
wear and tear
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
استهلاک
فرسودگی (در اثر استفاده)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استهلاک
تصاویر
کلمات نزدیک
wear
weaponry
weapon of mass destruction
weapon
wean
wear away
wear down
wear kid gloves
wear more than one hat
wear off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان