Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . جوشکار
[اسم]
welder
/wˈɛldɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جوشکار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جوشکار
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
weld
welcoming committee
welcoming
welcomer
welcome wagon
welder's mask
welding
welding hammer
weldment
welfare
کلمات نزدیک
weld
welcoming
welcome to our school.
welcome
welch
welding
welding goggles
welfare
welfare program
welfare state
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان