خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جلوگاه اسب
[اسم]
withers
/ˈwɪðərz/
قابل شمارش
1
جلوگاه اسب
بین استخوانهای کتف
1.He has very strange withers and no saddle fits him right.
1. او جلوگاه خیلی قوی دارد و هیچ زینی اندازه نمی شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
withering
withered
wither
withdrawn
withdrawal symptoms
withhold
within
within reason
without
without a doubt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان