خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماشین تصادفی بهشدت خسارتدیده
2 . حذف بدهی
3 . (چیز یا آدم) بهدردنخور
[اسم]
write-off
/ˈraɪt ɔːf/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ماشین تصادفی بهشدت خسارتدیده
informal
1.She survived the crash with minor injuries, but the car was a write-off.
1. او با آسیبهای جزئی از تصادف جان سالم به در برد، اما اتومبیل بهشدت خسارت دید.
2
حذف بدهی
لغو بدهی
3
(چیز یا آدم) بهدردنخور
(هرچیز) بیارزش
تصاویر
کلمات نزدیک
write up
write out
write off
write in
write down
write-protected
write-up
writer
writhe
writing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان