خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حسابداری
[اسم]
accounting
/əˈkaʊntɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حسابداری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حسابداری
دفترداری
1.a career in accounting
1. شغل حسابداری
2.accounting methods
2. شیوههای حسابداری
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
accountant
accountancy
account
accoucheuse
accordion
accouterment
accrue
accumulate
accumulative
accuracy
کلمات نزدیک
accountant
accountancy
accountably
accountableness
accountable expenses
accouple
accouter
accoutred
accra
accredit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان