1 . مصنوعی
[صفت]

affected

/əˈfɛktəd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more affected] [حالت عالی: most affected]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مصنوعی تصنعی، ساختگی، متظاهر

معادل ها در دیکشنری فارسی: تصنعی
مترادف و متضاد phony pretentious
  • 1.an affected accent
    1. یک لهجه ساختگی
  • 2.an affected laugh
    2. یک خنده مصنوعی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان