1 . حاضرجوابی کردن
[فعل]

to answer back

/ˈænsɚ bˈæk/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: answered back] [گذشته: answered back] [گذشته کامل: answered back]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حاضرجوابی کردن با بی‌ادبی جواب دادن

  • 1.Don't answer back!
    1. حاضرجوابی نکن!
to answer someone back
با بی‌ادبی جواب کسی را دادن
  • Stop answering your mother back!
    با بی‌ادبی جواب مادرت را نده!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان