1 . ریسک حساب‌شده
[عبارت]

calculated risk

/ˈkælkjəˌleɪtəd rɪsk/

1 ریسک حساب‌شده خطر پیش‌بینی شده

  • 1.The Smiths took a calculated risk when they decided to invest in the company.
    1. "اسمیت" ها [خانواده اسمیت] ریسک حساب‌شده‌ای کردند وقتی که تصمیم گرفتند در شرکت سرمایه‌گذاری کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان