خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تقویم
[اسم]
calendar
/ˈkæl.ən.dər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تقویم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تقویم
سالنما
گاهنامه
گاهشمار
مترادف و متضاد
almanac
timetable
1.a calendar for the year 2022
1. تقویمی برای سال 2022
2.Gregorian calendar
2. تقویم مسیحی
3.I think my birthday is on a Saturday - I'll check the calendar.
3. فکر میکنم تولدم روز شنبه است - تقویم را چک می کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
calculus
calculator
calculation
calculating machine
calculate
calendar month
calendar week
calf
caliber
call
کلمات نزدیک
caldera
calcutta
calculus
calculator
calculation
calendar month
calendar year
calends
calf
caliber
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان