1 . تشکیل دادن
[فعل]

to constitute

/ˈkɑnstəˌtut/
فعل گذرا
[گذشته: constituted] [گذشته: constituted] [گذشته کامل: constituted]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تشکیل دادن

  • 1.farmers constituted 10 percent of the population.
    1. کشاورزان 10 درصد جمعیت را تشکیل می دهند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان