1 . موسسه 2 . تاسیس 3 . هسته قدرت‌مدار
[اسم]

establishment

/ɪˈstæblɪʃmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 موسسه شرکت

معادل ها در دیکشنری فارسی: بنگاه موسسه
a commercial establishment
یک شرکت تجاری

2 تاسیس برپایی

the establishment of a new tax system
برپایی یک سیستم جدید مالیاتی

3 هسته قدرت‌مدار الیت یا گروهی مسلط در جامعه (Establishment)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان