1 . آتش‌بازی 2 . سخنان خشمگینانه
[اسم]

fireworks

/ˈfɑɪr.wɜrks/
غیرقابل شمارش

1 آتش‌بازی

معادل ها در دیکشنری فارسی: آتش‌بازی
مترادف و متضاد explosions illuminations pyrotechnics
a fireworks display
نمایش آتش‌بازی

2 سخنان خشمگینانه آشوب، اعمال هیجان‌انگیز

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان