1 . صنایع دستی
[اسم]

handicraft

/ˈhændikræft/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 صنایع دستی

معادل ها در دیکشنری فارسی: صنایع دستی کاردستی
  • 1.to teach handicrafts
    1. (ساخت) صنایع دستی یاد دادن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان