1 . کلی
[قید]

loads

/loʊdz/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کلی زیاد

مترادف و متضاد a lot lots
  • 1.She has loads of work.
    1. او کلی کار دارد.
  • 2.We have loads of time.
    2. ما کلی وقت داریم.
قید loads بیشتر در انگلیس به کار می‌رود و کاربرد عامیانه دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان