1 . کهنگى
[اسم]

obsolescence

/ˌɑːbsəˈlesns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کهنگى منسوخی، از رواج افتادگی

  • 1.Mobile phone technology is developing so quickly that many customers are concerned about obsolescence.
    1. فناوری تلفن همراه انقدر سریع دارد پیشرفت می کند که بسیاری از مصرف کنندگان نگران از رواج افتادگی (آنها) هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان