خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بارها
[قید]
over and over
/ˈoʊvər ænd ˈoʊvər/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بارها
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مکررا
1.He said the same thing over and over.
1. او بارها یک چیز را تعریف کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
over
ovenware
ovenproof
oven
ovation
over my dead body
over the moon
over the next few years
over the worst
over there
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان