Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . موی بافته
2 . بافتن (مو)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
plait
/plæt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
موی بافته
گیس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
موی بافته
گیسو
گیس
مترادف و متضاد
braid
[فعل]
to plait
/plæt/
فعل گذرا
[گذشته: plaited]
[گذشته: plaited]
[گذشته کامل: plaited]
صرف فعل
2
بافتن (مو)
مترادف و متضاد
braid
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
plainly
plain stitch
be smooth sailing
plain flour
plain clothes
plan
plane
plane figure
planer
planet
کلمات نزدیک
plaintive
plaintiff
plainness
plainly
plainclothes
plan
plan on
plan the menu
plane
plane crash
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان