خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شکوه کردن
[فعل]
to repine
/ˌriˈpaɪn/
فعل گذرا
[گذشته: repined]
[گذشته: repined]
[گذشته کامل: repined]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
شکوه کردن
نالیدن، شکایت کردن
مترادف و متضاد
complain
fret
1.stop repining over the lost opportunities.
1. از شکوه کردن به خاطر فرصت های ازدست رفته دست بردار.
تصاویر
کلمات نزدیک
rephrase
repetitive strain injury
repetitive
repetition
repertory theater
replace
replaceable
replacement
replay
replenish
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان