1 . سیری
[اسم]

satiety

/səˈtaɪəti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سیری بی نیازی

معادل ها در دیکشنری فارسی: سیری
مترادف و متضاد excess overly full surfeit
  • 1.to regulate hunger and satiety
    1. تنظیم کردن گرسنگی و سیری
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان