[فعل]

to satirize

/ˈsætəraɪz/
فعل گذرا
[گذشته: satirized] [گذشته: satirized] [گذشته کامل: satirized]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به صورت طنز نقد کردن هجو کردن، مسخره کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: هجو کردن
  • 1.The cartoon satirizes middle-aged, middle-class liberals.
    1. فکاهی های او آزادیخواه های میانسال و طبقه ی متوسط جامعه را به صورت طنز مورد انتقاد قرار داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان