خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیادهرو
[اسم]
sidewalk
/ˈsɑɪd.wɔːk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیادهرو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیادهرو
مترادف و متضاد
pavement
1.Pedestrians must walk on the sidewalks.
1. عابران پیاده باید در پیادهروها راه بروند.
2.The sidewalk was blocked by a fallen tree branch.
2. پیادهرو با یک شاخه افتاده درخت مسدود شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
sideline
sideburn
sideboard
side street
side order
sideways
sidewinder
sienna
sieva bean
sieve
کلمات نزدیک
sidetrack
sideswipe
sidestroke
sidestep
sideshow
sideways
sidewinder
siding
sidle
sidney
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان