خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناامن
[صفت]
unsafe
/ʌnˈseɪf/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unsafe]
[حالت عالی: most unsafe]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناامن
خطرناک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ناایمن
ناامن
مترادف و متضاد
safe
1.It was considered unsafe to release the prisoners.
1. آزاد کردن زندانی ها ناامن تصور می شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
unremarkable
unreliable
unregenerate
unrecorded
unreasonably
unsavory
unscathed
unseeable
unshaved
unshaven
کلمات نزدیک
unsaddle
unruly
unruffled
unrounded
unroll
unsaid
unsatisfactory
unsatisfied
unsavory
unscathed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان