1 . تربیت
[اسم]

upbringing

/ˈʌpbrɪŋɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تربیت

معادل ها در دیکشنری فارسی: تربیت
  • 1.a Jewish upbringing
    1. یک تربیت یهودی
  • 2.He was a Catholic by upbringing.
    2. او کاتولیک تربیت شده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان