1 . بیهوده
[صفت]

useless

/ˈjuː.sləs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more useless] [حالت عالی: most useless]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بیهوده به‌دردنخور

مترادف و متضاد futile pointless beneficial useful
  • 1.It's useless arguing with her.
    1. با او بحث کردن بیهوده است.
  • 2.This umbrella's useless - there's a big hole in it.
    2. این چتر به درد نمی‌خورد؛ یک سوراخ بزرگ دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان