خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شوخی
[اسم]
witticism
/ˈwɪtɪsɪzəm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شوخی
لطیفه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بذله
بذلهگویی
شوخی
لطیفه
ظریفه
1.His witticisms captivated the audience.
1. شوخی های او مخاطب را شیفته کرده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
wits
witness box
witness
witless
withstand
witty
wizard
wizardry
wizened
wmd
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان