خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برونشیت (پزشکی)
[اسم]
la bronquitis
/bɾɔnkˈitis/
غیرقابل شمارش
مونث
1
برونشیت (پزشکی)
1.Esa tos que tienes suena a bronquitis. Deberías ir al médico.
1. سرفههایت شبیه برونشیت است. باید به دکتر بروی.
کلمات نزدیک
pulsación
decaído
régimen
molestia
malestar
neumonía
crónico
hereditario
contagioso
mental
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان