خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نامزد کردن
[فعل]
comprometerse
/kˌɔmpɾometˈɛɾse/
فعل بازتابی
[گذشته: me comprometí]
[حال: me comprometo]
[گذشته: me comprometí]
[گذشته کامل: comprometido]
صرف فعل
1
نامزد کردن
1.Ana y Raymundo se comprometieron en junio.
1. "آنا" و "ریموندو" در ژوئن نامزد کردند.
کلمات نزدیک
caer mal
caer bien
adoptar
adolescencia
voluntario
convivir
crisis
dejar a alguien
discusión
divorciar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان