خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عصبانی
[صفت]
enfadado
/ˌɛmfaðˈaðo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: enfadada]
[جمع مونث: enfadadas]
[جمع مذکر: enfadados]
1
عصبانی
خشمگین
1.Sigue enfadado porque no lo invitaron a la fiesta.
1. هنوز خشمگین است، زیرا او را به مهمانی دعوت نکردند.
کلمات نزدیک
gordo
adulto
de mediana edad
comenzar
parar
cuerpo
pelo
cara
tejado
televisión
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان