خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برنامه
[اسم]
el plan
/plˈan/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: planes]
1
برنامه
نقشه
1.Voy a viajar a Asia. Mi plan es ir a Japón, China y Corea del Sur.
1. میخواهم به آسیا سفر کنم. برنامه این است که به ژاپن، چین و کره جنوبی بروم.
کلمات نزدیک
esperar
máquina
grito
volar
cierto
figura
caja
sustantivo
resto
capaz
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان