خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رفاه
[اسم]
la prosperidad
/pɾˌɔspɛɾiðˈad/
غیرقابل شمارش
مونث
1
رفاه
شکوفایی، رونق
1.La prosperidad de nuestra nación proviene del petróleo.
1. رفاه مملکت ما از نفت تأمین میشود.
کلمات نزدیک
plateado
padecer
nupcial
mulato
masticar
protagonismo
prototipo
renovar
repentino
revuelto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان