1 . کنسرو
[اسم]

la conserve

/kɔ̃sɛʀv/
قابل شمارش مونث

1 کنسرو

  • 1.J'ai ouvert une conserve de tomates pour faire une sauce.
    1. برای درست کردن سس یک کنسرو گوجه فرنگی باز کردم.
  • 2.On a ouvert une boîte de conserve de légumes.
    2. یک قوطی کنسرو سبزیجات باز کردیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان