خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشگیری از بارداری
[اسم]
le contrôle des naissances
/kɔ̃tʀol de nɛsɑ̃s/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: contrôles des naissances]
1
پیشگیری از بارداری
1.Ce sont les méthodes artificielles de contrôle des naissances.
1. اینها روشهای غیر طبیعی پیشگیری از بارداری هستند.
2.Le contrôle des naissances est une de nos priorités.
2. پیشگیری از بارداری یکی از الویتهای ماست.
تصاویر
کلمات نزدیک
contrôle des armes
contrôle continu
contrôle
contrée
controversé
contrôler
contrôleur
contusion
convaincant
convaincre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان