خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مامور کنترل
[اسم]
le contrôleur
/kɔ̃tʁolˈœʁ/
قابل شمارش
مذکر
1
مامور کنترل
بازرس
1.Contrôleur des Finances
1. بازرس امورمالی
تصاویر
کلمات نزدیک
contrôler
contrôle des naissances
contrôle des armes
contrôle continu
contrôle
contusion
convaincant
convaincre
convaincu
convalescence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان