خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اکتشاف
2 . بررسی
3 . معاینه (پزشکی)
[اسم]
l'exploration
/ɛksplɔʁasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
اکتشاف
کاوش
1.Exploration spatiale.
1. کاوش فضایی.
2.L'exploration de l’Antarctique fut une grande aventure.
2. اکتشاف جنوبگان یک ماجراجویی بزرگ بود.
2
بررسی
مطالعه، تحقیق
3
معاینه (پزشکی)
تصاویر
کلمات نزدیک
explorateur
exploiter
exploitation
exploitant
exploit
explorer
exploser
exploser son record
explosif
explosion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان