خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قابل اعتماد
[صفت]
fiable
/fjabl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: fiable]
[جمع مونث: fiables]
[جمع مذکر: fiables]
1
قابل اعتماد
مطمئن
1.Nous avons obtenu l'information d'une source fiable.
1. ما اطلاعات را از منبعی مطمئن کسب کردهایم [به دست آوردهایم].
2.Tu peux compter sur lui, c'est une personne fiable.
2. تو میتوانی روی او حساب کنی، او فرد قابل اعتمادی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
fiabilité
ff
feux de signalisation
feux de route
feux de position
fiancer
fiancé
fiancée
fiançailles
fiat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان