خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زیر گریه زدن
[عبارت]
fondre en larmes
/fɔ̃dʁ ɑ̃ laʁm/
1
زیر گریه زدن
بغض کسی ترکیدن
1.Elle doit fondre en larmes chaque soir.
1. او باید هرشب زیر گریه بزند.
2.Je vais évidemment fondre en larmes en quittant mes petits chéris.
2. بیشک هنگام ترک کردن عزیزانم بغضم خواهد ترکید.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "در اشک حل شدن" یا "در اشک ذوب شدن" است و کنایه از "زیر گریه زدن"، "خیلی گریه کردن" و یا "بغض کسی ترکیدن" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
fondre
fondeur
fonderie
fonder une famille
fonder
fonds
fondu
fondue
fondé
fontaine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان