خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . الگو
[اسم]
le mentor
/mɛ̃tɔʀ/
قابل شمارش
مذکر
1
الگو
مربی، مرشد
1.L'étudiant a demandé de l'aide à son mentor.
1. دانشآموز از مربیاش کمک خواست.
2.Socrate fut le mentor de nombreux philosophes.
2. سقراط الگوی چندین فیلسوف بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
menton
mentir
mentionner
mention
mentholé
mentorat
menu
menuiserie
menuisier
mer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان