خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شفاهی
[صفت]
oral
/ɔʀal/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: orale]
[جمع مونث: orales]
[جمع مذکر: oraux]
1
شفاهی
1.Il a échoué à l'examen oral.
1. او در امتحان شفاهی رد شد.
2.L'examen comprendra une partie écrite et une partie orale.
2. امتحان شامل یک قسمت کتبی و یک قسمت شفاهی خواهد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
oraison
orageux
orage
oracle
or
oralement
oralité
orang-outan
orange
orangeade
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان