خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خط عابر پیاده
[اسم]
le passage piétons
/pasaʒ pjetɔ̃/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: passages piétons]
1
خط عابر پیاده
1.La victime était probablement sur le passage piéton.
1. احتمالا قربانی روی خط عابر پیاده بوده است.
2.Nous arrivons à un passage piétons.
2. ما به یک خط عابر پیاده رسیدیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
passage
passade
passablement
passable
pass
passager
passant
passation
passe
passe en retrait
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان