خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صحنههراسی
[اسم]
le trac
/tʁˈak/
قابل شمارش
مذکر
1
صحنههراسی
ترس از ظاهر شدن بر صحنه
1.Le jeune acteur avait visiblement le trac.
1. بازیگر جوان آشکارا از ظاهر شدن بر صحنه ترس داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
tpe
tp
toxique
toxine
toxicomanie
tracas
tracasser
tracasserie
trace
tracer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان