Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . شکایت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
شَكَا
فعل ناگذر
1
شکایت کردن
1.إِنْ شَكَوتُ إِلَى الطَّيْرِ نُحْنَ فِي الوُكَنَاتِ.
اگر به پرندگان شکایت برم، در لانهها شیون کنند.
2.شَكَا المُحْتَجون وَ طَالَبُوا بِالطَّعَام وَ المِيَاه.
معترضان شکایت کردند و خواستار غذا و آب شدند.
کلمات نزدیک
رفات
رضي
رجا
دنا
هام
عادي
عشية
غداة
فتش
مجرب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان