حرف اضافه auf به معنای در تنها به همراه "Dativ" استفاده میشود، مانند :
برای اشاره به حضور در محیطهای باز (پارک، جنگل، خیابان):
".Die Kinder spielen auf der Straße" (بچهها در خیابان بازی میکنند.)
".Wir haben auf der Terrasse gegessen" (ما در تراس غذا خوردیم.)
حالت دوم استفاده از auf به معنای در، برای اشاره به حضور در محیطهای عمومی، مهمانیها، مجالس و ... است. مثلاً:
".Ich bin auf der Bank" (من در بانک هستم.)
".Gestern waren wir auf einer Party" (ما دیشب در یک مهمانی بودیم.)
حالت سوم، استفاده از auf برای اشاره به صفحات کتاب. مثلاً:
".Sie finden auf dieser Seite Informationen über die deutsche Kultur" (شما در این صفحه اطلاعاتی در مورد فرهنگ آلمان پیدا میکنید.)
3
روی
مترادف و متضاد
unter
auf etwas (Dat.) stehen/liegen/sitzen/...
روی چیزی قرار داشتن (به صورت عمودی)/قرار داشتن (به صورت افقی)/نشستن/...
1.
Deine Brille liegt auf dem Schreibtisch.
1.
عینکت روی میز مطالعه قرار دارد.
2.
Der Computer steht auf dem Tisch
2.
کامیپوتر روی میز است.
3.
Der Koffer steht auf dem Boden.
3.
چمدان روی زمین قرار دارد.
auf etwas (Akk.) stellen/legen/setzen/...
روی چیزی قرار دادن (به صورت عمودی)/قرار دادن (به صورت افقی)/ نشستن/...
1.
Er stellte die Vase auf den Tisch.
1.
او گلدان را روی میز قرار داد.
2.
Ich lege ein Buch auf den Tisch.
2.
من کتاب را روی میز قرار میدهم.
کاربرد واژه auf به معنای روی
زمانی که auf استفاده میکنیم یعنی چیزی بر روی چیز دیگری قرار گرفته بهطوری که با هم در تماسند. در صورتی که چیزی بالاتر از چیز دیگری باشد نباید از این حرف اضافه استفاده کنید.
باید توجه داشت که این حرف اضافه به همراه "Dativ" و "Akkusativ" مورد استفاده قرار میگیرد. به مثالهای زیر توجه کنید :
".Der Brief liegt auf dem Tisch" (نامه روی میز قرار دارد.): در اینجا تنها موقعیت مکانی نامه مورد نظر است و هیچگونه حرکتی انجام نمیگیرد.
".Den Verletzten auf eine Bahre legen" (مجروحان را روی یک برانکارد گذاشتن) : در اینجا امر باید به همراه جابجایی صورت بگیرد.
به طور کلی برای آگاه شدن از نقشی که پس از این حرف اضافه قرار میگیرد میتوان از ادات پرسشی "Wo" و "Wohin" کمک گرفت که معمولاً در پاسخ اولی باید از نقش "Dativ" و در پاسخ دومی که به همراه حرکت و جنبش است از "Akkusativ" استفاده کرد.
4
برای (زمان)
مترادف و متضاد
für
1.Sie sind auf ein paar Tage verreist.
1.
آنها برای چند روز به سفر رفتهاند.
2.Sie sind auf längere Zeit damit beschäftigt.
2.
آنها برای مدت زمان طولانی مشغول آن بودند.
5
به
به سمت
مترادف و متضاد
in Richtung
1.Er geht auf sein Zimmer.
1.
او به اتاقش میرود.
2.Er hat Jemanden auf die Post geschickt.
2.
او یک نفر را به پست فرستاد.
3.Ich gehe jetzt auf die Bank.
3.
من الان به بانک میروم.
کاربرد حرف اضافه auf به معنای به
از این حرف اضافه در این معنا به منظور حرکت کردن به سمتی برای انجام کاری یا شرکت در امری استفاده میشود. باید توجه داشت از آن جهت که در این حالت جابهجایی و حرکت کردن وجود دارد، این حرف اضافه به همراه "Akkusativ" میآید.
"auf eine Party gehen" (به یک مهمانی رفتن)
6
بهعلت
بهخاطر
1.Auf den Rat des Arztes trat er von dem Posten zurück.
1.
به توصیه دکتر ، او از این پست استعفا داد.
2.Auf Wunsch wiederholen wir das Konzert.
2.
بهخاطر خواسته (مردم) کنسرت را تکرار میکنیم [یکبار دیگر برگزار میکنیم].
[قید]
auf
/auf/
غیرقابل مقایسه
7
باز
مترادف و متضاد
geschlossen
zu
1.Der Schrank ist auf.
1.
کمد باز است.
2.Ist das Fenster auf oder zu?
2.
پنجره باز است یا بسته؟
توضیحاتی در رابطه با این قید
از قید "auf" به معنای (باز) تنها در زبان عامیانه استفاده میشود و میتواند با حذف برخی از اعضای جمله همراه باشد؛ به مثال زیر توجه کنید:
"!Fenster auf" (پنجره را باز کنید!)
8
بالا
1.Der Ball bewegt sich auf und ab.
1.
توپ به بالا و پایین حرکت میکند.
2.Spring auf!
2.
بپر بالا!
توضیحاتی در رابطه با این قید
از قید "auf" به معنای (بالا) برای بیان حرکتکردن به سمت بالا یا پریدن به سمت بالا استفاده میشود.
9
یالا
زود باش، حرکت
1.Auf zum nächsten Kaufhaus!
1.
حرکت به سمت مرکز خرید بعدی!
2.Auf, an die Arbeit!
2.
یالا، (برید) سر کار!
توضیحاتی در رابطه با این قید
از این قید در این معنا برای بیان یک دستور یا حکم برای شروع یک کار یا ادامه آن در زبان عامیانه میتوان استفاده کرد.