[اسم]

der Autofahrer

/ˈaʊ̯toˌfaːʀɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Autofahrer] [ملکی: Autofahrers] [مونث: Autofahrerin]

1 راننده خوردو راننده

  • 1.Bei dem Autofahrer wurde ein Alkoholtest gemacht.
    1. به راننده خودرو یک تست الکل داده شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان