[قید]

dennoch

/ˈdɛnɔx/
غیرقابل مقایسه

1 در هر صورت با این حال، اما

  • 1.Er hat das Spiel verloren, dennoch ist er ein guter Spieler.
    1. او بازی را واگذار کرد با این حال او یک بازیکن خوب است.
  • 2.Er ist kein Fachmann, dennoch hat er versucht, die Heizung selbst zu reparieren.
    2. او متخصص نیست، با این حال او خودش تلاش کرد که سیستم گرمایشی را تعمیر کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان