صفت dumm در صورتی که برای افراد به کار رود به معنای کم هوش یا احمق است. از این واژه معمولاً برای اشاره به مشکلات روانی واقعی استفاده نمیشود بلکه بیشتر جنبه تحقیرآمیز یا تمسخرآمیز دارد. آلمانیها از صفت dumm انواع مختلفی از القاب تمسخرآمیز را تولید میکنند، مثلاً "Dummkopf" (کلهپوک)
2
احمقانه
مسخره
مترادف و متضاد
albern
einfältig
närrisch
töricht
1.Das ist mir zu dumm.
1.
این برای من خیلی احمقانه است.
2.Entschuldigung, das war dumm von mir.
2.
ببخشید، این کار من احمقانه بود.
3.Ich fand den Film wirklich sehr dumm.
3.
بهنظر من فیلم خیلی احمقانه بود.
4.Mir ist etwas Dummes passiert.
4.
برای من یک اتفاق احمقانه افتادهاست.
کاربرد واژه dumm به معنای احمقانه
زمانی که صفت dumm به ایدهها، کارها یا چیزها نسبت داده شود معنایی مشابه احمقانه یا مسخره دارد. یک کار dumm کاری است که فکر زیادی برای انجام آن صورت نگرفته یا مشخصاً نتایج بدی دارد. زمانی که dumm در مورد چیزها به کار می رود، احمقانه یا ساده انگارانه بودن آنها را نشان میدهد، مثلاً "Ein dummer Film" (یک فیلم احمقانه)