[اسم]

das Ereignis

/ɛɐ̯ˈʔaɪ̯ɡnɪs/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Ereignisse] [ملکی: Ereignisses]

1 اتفاق رویداد

  • 1.Alle Zeitungen haben über diese Ereignisse berichtet.
    1. همه روزنامه ها در مورد این اتفاق گزارش داده اند.
  • 2.Das Konzert war ein großes Ereignis.
    2. این کنسرت یک رویداد بزرگ بود.
  • 3.Der Besuch des Präsidenten ist für die Stadt ein großes Ereignis.
    3. ملاقات رئیس جمهور برای این شهر یک اتفاق بزرگ است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان