[عبارت]

etwas aufs Spiel setzen

/ɛtvas aʊfs ʃpiːl zɛtsən/

1 (چیزی را) به بازی گرفتن (برای چیزی) خطر کردن

  • 1.Mit dieser Kampagne setzt die Firma ihren guten Ruf aufs Spiel.
    1. با این اقدامات، شرکت خوشنامی خود را به بازی گرفت.
  • 2.Willst du dein Leben aufs Spiel setzen?
    2. می‌خواهی زندگی‌ات را به بازی بگیری؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان